مطالب مربوط به حسابداری

مطالب مربوط به حسابداری
دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

نظم شخصی در پانزده دقیقه!

چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۴ ب.ظ
نظم شخصی

نه اشتباه نکنید! اگر فکر می‌کنید متمم هم به سراغ راهکارهای کوتاه مدت رفته و معتقد است که عادتی را می‌توان در پانزده دقیقه تغییر داد یا موفقیت را می‌توان یک شبه کسب کرد یا در یک هفته می‌توان تحولی بزرگ آفرید اشتباه می‌کنید. متمم هنوز هم اصرار دارد که تغییری که به سرعت به وقوع بپیوندد به احتمال زیاد، به سرعت هم به وضعیت قدیمی خود باز خواهد گشت.

 ما نمی‌خواهیم در پانزده دقیقه نظم شخصی را برای همیشه وارد زندگیمان کنیم. بلکه می‌خواهیم نظم شخصی را به مدت پانزده دقیقه در روز رعایت کنیم! استعاره‌ای هست که الیور برکمن در گاردین به آن اشاره کرد و خیلی از مربیان حوزه مهارتهای فردی هم به آن اشاره می‌کنند: «نظم شخصی هم مانند خیلی از مهارت‌های دیگر، مانند یک ماهیچه در بدن ماست. فشار زیاد و ناگهانی آن را خسته می‌کند. باید با تمرین‌های کوچک و سبک و تدریجی، آن را برای تحمل بارهای بزرگتر و سنگین‌تر پرورش دهیم».

از اینجا به بعد، یکی از مهم‌ترین اصول مهم نظم شخصی را رعایت کنید: حتماً تا تکلیف یکی از مراحل زیر مشخص نشده،‌ به سراغ مطالعه مرحله بعد نروید.

مرحله اول- فعالیتی را پیدا کنید که میخواهید در روز حداقل پانزده دقیقه به آن اختصاص دهید. ترجیحاً تلاش کنید که این فعالیت ویژگی‌های زیر را داشته باشد:

۱- هر روز مورد نیاز باشد یا هر روز بتوان آن را انجام داد.

۲- انجام آن به خودی خود برای شما خیلی خوشایند نیست (مطالعه چند صفحه کتاب، انجام تمرین‌های متمم، پیاده‌روی و خریدن نان تازه از نانوایی)

۳-  اگر بعد از مدتی احساس کنید که توانسته‌اید آن کار را به صورت منظم انجام دهید، احساس خوبی به شما دست می‌دهد و آن را نوعی پیشرفت – هر چند کوچک – در انجام منظم تعهدات شخصی خودتان، می‌دانید.

مرحله دوم- یک برگه برای ثبت گزارش آن فعالیت اختصاص دهید و در جای مشخصی قرار دهید. این برگه می‌تواند در کیف شما، روی میز کار شما، روی دیوار اتاق شما یا هر جای دیگر قرار بگیرد. اما مهم است که جای ثابت و مشخصی داشته باشد. خیلی حس خوبی نخواهد بود که پانزده دقیقه کتاب بخوانید و سی دقیقه به دنبال برگه گزارش باشید تا نتیجه را ثبت کنید.

روی برگه چیز زیادی ننویسید. فقط کافی است تاریخ بزنید و علامتی بگذارید که بدانید آن روز، فعالیت مورد نظر خودتان را انجام داده‌اید.

مرحله سوم- این فعالیت جدید را به یکی از عادت‌های فعلی خود مرتبط کنید (مرتبط کنید. جایگزین نکنید!). اگر هر شب قبل از خواب گروه های وایبری را چک می‌کنید، شاید پانزده دقیقه مطالعه کتاب قبل از گشت و گذارهای وایبری ایده‌ی خوبی باشد. به این شکل تمام مدتی که کتاب می خوانید میدانید که بعد از آن، فعالیت لذت بخش گشت و گذار وایبری را خواهید داشت. اگر صبح‌ها همیشه یک فنجان چای یا قهوه می‌خورید (راستی شما چای می‌خورید یا قهوه؟!) شاید پانزده دقیقه مرور کلمات انگلیسی بعد از نوشیدنی صبحگاهی، ایده خوبی باشد.

سعی کنید از میان عادت‌های قدیمی خود، ترجیحاً عادتی را انتخاب کنید که برای شما لذت بخش است. طوری که انجام آن کار، برای شما یک پاداش ذهنی محسوب شود. مثلاً اگر صبح‌ها به یکی از دوستان خود پیامک صبح بخیر می‌زنید و این کار را نه از روی اجبار بلکه از روی عشق انجام می‌دهید، شاید پانزده دقیقه انجام تمرین‌های متمم و سپس ارسال پیامک عاشقانه، تصمیم خوبی باشد!

مرحله چهارم- یک دوره‌ی چهل روزه به تصمیم خود وفادار بمانید. الان احتمالاً تعجب می‌کنید که چرا از عدد چهل استفاده کردیم. چون معمولاً اکثر برنامه های توسعه مهارتی، یک بازه زمانی یک ماهه را مورد توجه قرار می‌دهند. آن ده روز دیگر، «روزهای مرخصی» شما محسوب می‌شود! شما فعلاً – به دلیل تازه کار بودن در مسیر نظم شخصی – می‌توانید ده روز از چهل روز را مرخصی بگیرید. اما بر خلاف سازمان‌ها، لازم نیست از قبل مرخصی بگیرید. بلکه وقتی شب شد و خواستید بخوابید و دیدید که آن روز فعالیت مورد نظر را انجام نداده‌اید، می‌توانید آن را به عنوان مرخصی ثبت کنید.

با این همه سهل گرفتن متمم بر شما، اگر چهل روز بگذرد و شما سی روز،‌ به فعالیت خود عمل نکرده باشید، واقعاً بعید است بتوانید انتظار بهبود جدی در حوزه نظم شخصی از خودتان داشته باشید. مرخصی‌ها را حرام نکنید. آنها را برای روزهای آخر ذخیره کنید. بی دلیل از روی تنبلی، مرخصی نگیرید. همیشه فرض کنید که فردا اتفاقی خواهد افتاد که مجبور خواهید شد مرخصی بگیرید.

 نکته آخر – مغرور نشوید! معمولاً در این برنامه‌ی چهل روزه،‌ یک اتفاق عجیب می‌افتد. چند روز می‌گذرد و می‌بینید که چقدر جالب! من پیاده روی روزانه‌ام را منظم انجام می‌دهم. خوب است از همین روش برای یادگیری زبان هم استفاده کنم. تازه می‌توانم گزارش روزانه شرکت را هم به همین سبک بنویسم. حتی بد نیست که مطالعه یک سایت خبری را هم در برنامه ام بگنجانم. در مقابل این وسوسه مقاومت کنید. عادت رفتاری به سادگی تغییر نمی‌کند. ذهن نباید متوجه شود که اتفاق خیلی مهمی افتاده. فشار بیشتر به ماهیچه‌ی نظم شخصی آن را زود خسته و فرسوده می‌کند.

بگذارید ذهنتان به این باور برسد که می‌تواند به خودش متعهد شود. می‌تواند یک فعالیت نه چندان خوشایند را انجام دهد و حتی اگر آن فعالیت را دوست ندارد از نظمی که در اجرای آن فعالیت دارد لذت ببرد و احساس غرور کند. فرصت برای توسعه‌ی نظم شخصی در زندگی کم نیست.

  • ۹۳/۰۹/۲۶
  • گروه حسابداری