مطالب مربوط به حسابداری

مطالب مربوط به حسابداری
دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱۶ مطلب با موضوع «سبک زندگی من» ثبت شده است

نظم شخصی و راهکاری برای آشفتگی ذهنی

کلاسهای مدیریت زمان، به ما یاد میدهند که کارهای خود را فهرست کنیم و آنها را به دو دسته ضروری و غیرضروری تقسیم کنیم. همینطور به دو دسته فوری وغیرفوری. ما هم با هیجان همین کار را انجام می دهیم. اما وقتی صادقانه با خودمان خلوت میکنیم، میبینیم که مهم و غیرمهم، واقعا به سادگی قابل تشخیص نیست. حتی فوری و غیرفوری هم تعریف مشخصی ندارد.

آیا فوری یعنی اینکه امروز باید انجام شود؟ الان باید انجام شده باشد؟ تا آخر هفته یا تا آخر ماه وقت دارم؟ به هر حال، با هر جان کندنی هست، آنها را تقسیم میکنیم و مینویسیم و از اینکه نظم شخصی و مدیریت زمان، به زندگی ما راه پیدا کرده است لذت میبریم.

اما پس از مدتی می بینیم که تغییری جدی و واقعی در زندگی ما حاصل نشد و در نهایت، کار فهرست کردن و تقسیم بندی کردن، خودش در فهرست کارهای غیرفوری غیرضروری قرار میگیرد!

کار دیگری هم هست که بسیاری از ما، نظم شخصی را با آن آغاز می کنیم: فهرست کردن کل فعالیتها یا To-Do List. همه نرم افزارهای مدیریت فعالیتها و نظم شخصی به ابزاری برای فهرست کردن فعالیتها مجهز هستند. حتی آن روزهایی که موبایلها صفحه ای کوچک و سیاه و سفید داشتند و تنها بازی قابل استفاده بر روی آنها Snake بود (ماری که حرکت میکرد و به در و دیوار میخورد!) امکان ثبت فهرست کارها در آنها امکان پذیر بود.

فهرست کارهایی که باید انجام شوند، به نظر ضروری می رسد. اما عادتی نیست که در بلندمدت همراه ما بماند یا الگوی رفتاری ما را تغییر دهد. اگر هم چنین چیزی اتفاق بیفتد، نگاه کردن روزانه به فهرست بلندبالایی که قسمت عمده اش هنوز انجام نشده، ناراحتی و افسردگی به همراه می آورد!

  • ۲۱ آذر ۹۳ ، ۱۲:۳۸
  • گروه حسابداری
اهمال کاری و به تعویق انداختن کارها - طرح متمم - محل توسعه مهارتهای من

هر انسانی میتواند در هر زمانی هر حجمی از کار را انجام دهد، البته به شرط اینکه قرار باشد در آن زمان، کار دیگری را انجام دهد! (روبرت بنچلی)

احتمالاً هم اکنون که در حال خواندن این نوشته هستید، قرار بوده تکالیف دانشگاهی خود را انجام دهید، شاید هم قرار بوده به همراه خانواده بیرون بروید و قدم بزنید. یا اینکه باید حمام بروید و دوش بگیرید. اما خواندن این نوشته را بهانه ای کرده اید تا فرصتی کوتاه داشته باشید و از انجام وظیفه ای که دیر یا زود، باید به انجام برسانید، فرار کنید!

این روزها، بحث در مورد برنامه ریزی و هدفگذاری، به یکی از بحثهای متداول، در کتابها، روزنامه ها و سایتهای اینترنتی تبدیل شده است. کمتر کسی را میتوان یافت که اهمیت برنامه ریزی را انکار کند. همچنین کمتر کسی را میتوان یافت که برای زندگی شخصی یا شغلی اش برنامه ریزی کرده و به آن عمل نماید!

به عبارت دیگر، به نظر میرسد به جای تمرکز بیش از حد روی برنامه ریزی، اهمیت ها و کارکرد آن، مفیدتر خواهد بود روی این موضوع فکر کنیم که چرا ما در یک حوزه خاص، هدفگذاری و برنامه ریزی میکنیم و حتی تصمیم های قطعی میگیریم، اما به دلایل نامشخص دست به عمل نمیزنیم! چیزی که در زبان انگلیسی عنوان Procrastination (کار امروز را به فردا انداختن) به آن اطلاق میشود و من در فارسی، «به تعویق انداختن» یا «فرار از عمل» را به عنوان معادل آن در نظر گرفته ام.

  • ۱۶ آذر ۹۳ ، ۲۲:۳۵
  • گروه حسابداری
نظم شخصی و فعالیت در زمانهای خاکستری

زمانی که بحث مدیریت زمان در متمم را آغاز کردیم، گفتیم که مدیریت زمان و نیاز به آن، یک مشکل ریشه ای نیست، بلکه بیماریها و عادات رفتاری متعدد نادرستی هستند که نیاز به مدیریت زمان، به شکل عوارض آنها خودش را نشان می‌دهد. تعداد این بیماریها هم کم نیست و در همان بحث مدیریت زمان، فهرستی از آنها را ارائه کردیم.

در ادامه به بحث نظم شخصی و کاربرد آن در مدیریت زمان پرداختیم و توضیح دادیم که فلسفه‌ی اصلی نظم شخصی، ترجیح «تحلیل‌های منطقی» به «اقدام‌های احساسی» است.

اکنون زمان آن است که به صورت کاربردی به بررسی جنبه‌های مختلف نظم شخصی بپردازیم و کارکرد آن را در مدیریت زمان ببینیم. اگر چه مفهومی که در ادامه این نوشته مورد استفاده قرار می‌گیرد مفهومی عمومی است در بسیاری از کتابها و مقالات به آن اشاره شده، اما متمم از عبارت «زمانهای خاکستری» که توسط استیو پاولینا در «کتاب Personal Development» خود مطرح کرده است برای نام گذاری آن استفاده می‌کند.

قبل از اینکه بحث را ادامه دهیم به این سوال‌ها فکر کنید:

 آیا تا کنون برای شما پیش آمده است که  وقتی سرگرم تنظیم یک گزارش هستید، لحظه‌ای نگاهی به موبایل خود بیندازید و متوجه شوید که همین الان یک گروه وایبری جدید ایجاد شده و بعد با خود فکر کنید که چه کسی شما را به این گروه اضافه کرده و بعد هم درگیر مطالعه چند مطلب آخر آن گروه شوید و بعد هم فهرست اعضای آن گروه را ببینید و تلاش کنید حدس بزنید که از میان آنها چه کسی آشنای شما یا دعوت کننده‌ی شما بوده و در نهایت متوجه شوید که الان یک ساعت است که کاغذها و گزارش‌های خود را کنار گذاشته‌اید؟

  آیا تا کنون برای شما پیش آمده است که  در حال خواندن یک کتاب باشید و به شدت روی یک موضوع متمرکز باشید و ناگهان زنگ یک تلفن یا متن یک پیامک، شما را به کلی از فضای کتاب و مطالعه خارج کند؟

  • ۱۲ آذر ۹۳ ، ۱۲:۳۱
  • گروه حسابداری
نظم شخصی و مدیریت زمان - متمم - محل توسعه مهارتهای من

لغت‌های زیادی وجود دارند که برای عموم ما بار معنایی منفی دارند یا لااقل لغت‌ هیجان‌ انگیزی محسوب نمی‌شوند. نظم رفتاری، نظم شخصی و سایر واژه‌های هم‌خانواده، احتمالاً از این واژه‌‌ها هستند.

ناظم‌های مدرسه، اگر چه انسانهای مهمی بودند که بدون حضور آنها ادامه تحصیل ما عملاً ممکن نبود، اما کمتر برای ما دوست داشتنی بودند.

چند دقیقه دیر رسیدن صبح هنگام به کلاس، تنش و دردسر داشت. نظم و انضباط چیزی است که همیشه دوست داریم و داشته‌ایم در همه جا ببینیم، اما دوست نداریم و نداشته‌ایم که کسی در مورد نظم و انضباط خودمان صحبت کند.

چنین است که اگر چه همه ما مدیریت زمان و تکنیک‌های آن را دوست داریم و احتمالاً نوشته‌ی قبلی متمم در مورد مهارت مدیریت زمان را خوانده‌ایم و پیگیری آن هم برایمان جذاب است، اما شنیدن اینکه «نظم شخصی» یکی از ابزارهای مهم در استفاده بهینه از زمان و ستونی کلیدی در مهارت مدیریت زمان است، احتمالاً ما را خیلی خوشحال نخواهد کرد.

اما نگران نباشید. متمم قصد ندارد توصیه‌های خیلی دردناکی را مطرح کند. اجرای این توصیه‌ها و لحاظ کردن آنها به عنوان بخشی از سبک زندگی، کار دشواری نیست. در این مطلب، فهرستی کلی از برخی مهم‌ترین موارد مرتبط با نظم شخصی را مطرح می‌کنیم و در مطالب بعدی، جزییات کاربردی در زمینه هر یک از این موارد را در کنار یکدیگر مرور خواهیم کرد.

  • ۰۸ آذر ۹۳ ، ۲۲:۴۵
  • گروه حسابداری
مدیریت زمان و تکنیک‌های آن

مدیریت زمان،‌ یکی از دغدغه های مهم بسیاری از ماست. دوست روانشناسی می‌گفت: وقتی به حرف‌های مراجعین خودم فکر می‌کنم، احساس می‌کنم عمده‌ی مردم، صرفاً دو مشکل جدی را در حوزه‌های ذهنی و رفتاری به رسمیت می‌شناسند: «افسردگی» و «بیش فعالی». هر کسی در توصیف خودش یا دیگران، به سادگی اعلام می‌کند که: «من هیچ مشکل خاصی ندارم. فقط این افسردگی زندگی من را خراب کرده». یا اینکه «دوست من، یا همسر یا همکار من،‌ بیش فعال است و …». ماجرای مدیریت زمان هم چیزی شبیه همین ماجرا شده. بسیاری از ما راهکار انواع مشکلاتمان را در در مدیریت زمان می‌جوییم.

چرا دچار کمبود زمان می‌شویم؟

همه ما به یک دلیل واحد دچار کمبود زمان نمی‌شویم. قبل از اینکه به فکر مدیریت زمان و حل کردن مشکل کمبود زمان خود باشیم، باید ببینیم که چرا دچار کمبود زمان شده‌ایم. برخی از رایج‌ترین دلایل کمبود زمان را در اینجا با هم مرور می‌کنیم:

 برخی از ما به دلیل رویاهای بزرگی که در سر داریم، احساس می‌کنیم به کمبود زمان گرفتار شده‌ایم 

وقتی که تصمیم می‌گیریم به یک انسان بزرگ تبدیل شویم. وقتی به غول‌های صنعت و اقتصاد ایران و جهان فکر می کنیم. وقتی می‌خواهیم تاثیری ماندگار از خودمان در حوزه علم و دانش و فرهنگ و هنر به جا بگذاریم. یکی از اولین چیزهایی که به خاطر می‌آوریم محدودیت زمان است. خصوصاً اگر به سن خودمان فکر کنیم و احساس کنیم، تا این نقطه که هم اکنون آمده‌ایم، به اندازه‌ی کافی از عمر و وقت خودمان استفاده نکرده ایم.

  • ۰۴ آذر ۹۳ ، ۱۱:۱۶
  • گروه حسابداری

بدبینی آموخته شده توسط والدین - متمم - محل توسعه مهارتهای من

قبلاً مارتین سلیگمن  را در متمم معرفی کرده‌ایم. همچنین مروری بسیار کوتاه بر کتاب خوش بینی آموخته شده یا Learned Optimism داشتیم. یکی از بحث‌های بسیار مهمی که مارتین سلیگمن در کتاب خوش بینی آموخته شده مطرح می‌کند این است که:  بدبینی و خوش بینی یکی از مهم‌ترین ویژگیهایی هستند که سرنوشت ما را در زندگی رقم می‌زنند و قسمت عمده‌ای از این ویژگی، در سنین نوجوانی، توسط والدین و به طور جدی‌تر توسط مادر،‌ به فرزند منتقل می‌شود. 

بچه‌ها در سنین کم یاد می‌گیرند که برای رویدادهای خوب و بد چه توضیحی داشته باشند و برای یادگرفتن این توضیح به پدر و مادر خود نگاه می‌کنند. پدر و مادر در سه حوزه به فرزندان خود، نحوه توضیح و تشریح رویدادها را می‌آموزند. مارتین سلیگمن این سه حوزه را اینگونه تعریف می‌کند:

همیشگی بودن یا موقت بودن (تعمیم زمانی)
آیا آنچه امروز اتفاق افتاد،‌ همیشه برای من اتفاق افتاده است یا همیشه برای من اتفاق خواهد افتاد؟

اگر در یک مهمانی، فرزند شما مورد توجه سایرین قرار بگیرد آن را چگونه  برایش توضیح می‌دهید؟ آیا می‌گویید علی ما (یا مریم ما) همیشه مورد توجه فامیل است. یا اینکه می‌گویید: امشب در مهمانی، خیلی مورد توجه بودی.

اگر به یک روستا بروید و آب و هوا عالی و مناظر عالی باشد،‌ در مقابل فرزندتان چگونه توضیح می‌دهید؟ آیا می‌گویید که منظره‌ی روستا عالی است؟ یا اینکه میگویید در زمان خوبی به روستا آمدیم. منظره عالی است.

  • ۰۱ آذر ۹۳ ، ۲۰:۲۷
  • گروه حسابداری