دیشب، شاید حدود دو یا سه بود که از خواب بیدار شدم و روی صفحهی موبایلم، عنوان یک ایمیل نظرم را جلب کرد: پنج تصمیم مهم زندگی.
دوستی – که نمیشناسمش – ایمیلی فرستاده بود و بعد از اظهار لطف و مهربانی، نوشته بود: «محمدرضا. سوالم کوتاه است. خیلی کوتاه. اگر این ایمیل رو دیدی، برای من پنج تا تصمیم مهم زندگیت رو که به نظرت روی روند زندگیت تاثیرگذار بوده، بنویس. توضیح نمیخوام. کوتاه بنویس».
از اون سوالها بود که نمیشد از کنارش به سادگی گذشت. موبایل رو خاموش کردم و به سقف خیره شدم. داشتم فکر میکردم شبیه این چالشهایی است که جوانترها در شبکههای اجتماعی راه میاندازند و بعد هم از پیروزی در آنها، احساس غرور میکنند. اما چه میشد کرد که سوال وسوسه انگیزی بود.
چراغ را روشن کردم و کاغذ و خودکارم رو – که مثل اسلحهی سرد زیر بالش پنهان میکنم – در آوردم. بالای صفحه نوشتم: ماندن در ایران.
- ۱۲ فروردين ۹۴ ، ۰۶:۰۳